از نظر علمی چرا دائما به پارتنر سابق تان فکر میکنید؟
همه ما روش های مختلفی برای کنار آمدن با جدایی داریم و واکنش ما به تنها شدن بعد از آن همه وقت و انرژی احساسی که خرج رابطه مان کردیم متفاوت است. بعضی ها خودشان را غرق کار میکنند ، بعضی ها با ورزش خودشان را سرگرم میکنند ، بعضی ها به مواد مخدر و الکل پناه میبرند و بعضی هم به سکس رو می آورند به امید اینکه گذشته را پشت سر بگذارند و مرحله جدیدی از زندگی شان را شروع کنند. البته عده ای هم هستند که از این فرصت استفاده میکنند تا رابطه فعلی شان با دوستان و خانواده شان را قوی تر کنند و از حمایت آنها در این دوران سخت استفاده کنند.
اخیرا در اتریش حدود هزار نفر زن و مرد جوان در تحقیقی که هدف آن فهم و آنالیز تکنیک های مختلفی که افراد برای کنار آمدن با جدایی به کار میبرند شرکت کردند. همه ی 876 نفر شرکت کننده اخیرا از پارتنرشان جدا شده بودند. نتایج بررسی ها واقعا مفید بود ، برای مثال مشخص شد که واکنش و نحوه کنار آمدن با اتمام یک رابطه به جنسیت افراد بستگی دارد.(واقعا جای تاسف است که زوج های همجنسگرا در این تحقیق جایی نداشتند چون با بررسی آنها میتوانستیم دید بهتری نسبت روان شناسی پایان یک رابطه داشته باشیم. ولی متاسفانه در تحقیقی که در این مقاله به آن اشاره شده فقط زوج های دگرجنسگرا مورد بررسی قرار گرفته اند. هر وقت تحقیقی در مورد جدایی رابطه های همجنسگرایی پیدا کردم مقاله ی دیگری در موردش خواهم نوشت ، ولی فعلا فقط با چیزی که در دسترس دارم میتونم کار کنم ، شرمنده!)
روان شناسی پایان رابطه از دیدگاه تکامل انسان
برای مثال محققان به این نتیجه رسیدند که احتمال اینکه مردان نسبت به پارتنر سابقشان افکار و خاطرات مثبت تری داشته باشند بیشتر از زنان است. مردان همچنین در مقایسه با زنان امید بیشتری نسبت به برگشتن پارتنرشان داشتند. پس معلوم شد داستان هایی که در فیلم ها نشان میدهد مردان بیشتر از زنان به پارتنر سابقشان وابسته اند حقیقت دارد. از طرفی احتمال اینکه زنان با تمرکز روی جنبه های منفی پارتنرشان و نادیده گرفتن جنبه های مثبت او کاملا رابطه را تمام کنند بیشتر است. شاید خیلی از ما به طور کلی از درست بودن این مسائل آگاه بودیم ولی خوبه که داده های علمی هم آنها را تایید کنند.
این تفاوت بین زنان و مردان از دیدگاه تکاملی انسان هم منطقی به نظر میرسد. این مسئله را میتوانیم اینطور توجیه کنیم که مردان شانس بقای نسل شان را با داشتن چندین رابطه کوتاه مدت مختلف به حداکثر می رسانند در حالی که زنان اینکار را با ایجاد یک رابطه بلند مدت با مردی که حس میکنند میتواند در بزرگ کردن بچه ها به او کمک کند انجام میدهند. با در نظر داشتن این دیدگاه منطقی است که مردان همزمان با جستجوی یک پارتنر جدید پارتنر سابقشان را هم هنوز به عنوان یک پارتنر احتمالی در آینده در نظر میگیرند. در مقابل زنان هم قاعدتا نباید تمایلی به برگشتن به رابطه ای که اهداف رابطه بلند مدت آنها را برآورده نمیکند داشته باشند.
در ادامه مشخص شد که تکنیک های کنار آمدن با جدایی هم در مردان و زنان متفاوت است. احتمال اینکه مردان به تکنیک های خود-مخرب مثل کار یا ورزش بیش از حد ، مصرف الکل یا مواد مخدر (رایج ترین روش) روی بیاورند بیشتر است. بر خلاف باور عموم احتمال اینکه مردها برای فراموشی جدایی شان سریعا وارد رابطه دیگری شوند بیشتر است ، حتی وقتی که میدانند احتمالا این رابطه آینده ای ندارد.
برخلاف مردان ، زنان هنگام جدایی به حمایت عاطفی و اجتماعی گروه دوستان و خانواده روی می آورند. همچنین احتمال اینکه زنان زمان بیشتری به خودشان بدهند تا حالشان بهتر بشه و بعد به دنبال رابطه ی دیگری بروند بیشتر است. این مسئله کاملا منطقی است چون زنان معمولا دوستان بیشتر و رابطه ی نزدیک تری با خانواده شان و در کل صمیمیت عاطفی بیشتری در مقایسه با مردان دارند. مردان معمولا زندگی منزوی تری دارند و روابط شان با بقیه مردان معمولا در قالب رقابت است و نه حمایت عاطفی.
مردان و زنان همچنین دید مختلفی نسبت به دلیل جدایی دارند. برای زنان معمولا دلیل جدایی واضح و قابل تعریف است که احتمالا میتوانند آن را به اتفاقات خاص و ویژگی های شخصیتی پارتنرشان هم تجزیه کنند! این موضوع به زنان کمک میکند تا رابطه را بدون ابهام و شک ترک کنند. ولی مردها بر خلاف زنان دلیل جدایی خیلی برایشان روشن نیست. همچنین به طور کلی مردها معمولا پارتنرشان را مقصر نمی دانند چون هنوز امید دارند به هم برگردند. از آنجایی که کسی دوست ندارد خودش را مقصر اتمام رابطه بداند و از طرفی هم روشن نبودن دلیل جدایی باعث میشود مردها شرایط سخت تری برای کنار آمدن با جدایی از پارتنرشان داشته باشند.
پس میتوان نتیجه گرفت کنار آمدن با جدایی برای مردان سخت تر است ، این مسئله هم برای روابط کوتاه مدت صدق میکند و هم برای ازدواج و مرگ. زنانی که مهارت بیشتری در حفظ روابط اجتماعی سالم و کنار آمدن با احساساتشان دارند با زمان دادن به خودشان و دریافت حمایت عاطفی رنج کمتری را موقع جدایی تجربه میکنند. ولی مردان حمایت عاطفی شان معمولا به همان پارتنری که از او جدا شده اند ختم میشود برای همین موقع جدایی هیچ چتر نجاتی ندارند! احتمالا دلیل رواج الکل و مواد مخدر بین مردان بی حسی و فراموشی لحظه ای است که این مواد برای آنها فراهم میکند.
برای تجربه یک جدایی سالم (بله جدایی سالم هم داریم!) باید از زنان درس بگیریم. زنان هم به اندازه مردان موقع جدایی آسیب میبینند ولی زنان در درک و کنار آمدن با احساساتشان خیلی بهتر از مردان عمل میکنند.