بحث پیرامون اورگاسم واژینال در مقابل کلیتورال چیز جدیدی نیست؛ موضوعی با قدمت صد ساله است که سکسولوژیست ها و سایکوآنالیستها را درگیر خود کرده است. اکنون، تحقیقات جدید سوخت تازه به این جنجال افزوده و شعلهاش را برافروختهاند.
این تحقیق که توسط تیمی ایتالیایی متشکل از سکسولوژیستها به انجام رسیده و در مجلهی آناتومی بالینی منتشر شده، نتیجه میگیرد که اورگاسم واژینال وجود خارجی ندارد! اورگاسم زنانه تنها زمانی امکانپذیر است که کلیتوریس در طی خودارضایی یا با یک انگشت هنگام مقاربت، تحریک شود. دخول به تنهایی کافی نیست.
اخیرترین ادعای مربوط به این موضوع (این دیدگاه که اورگاسم واژینال ایدهآل زنان است و هر چیز دیگری در جایگاه ثانوی قرار میگیرد) محتمل نیست که واقعا تاثیری روی زنان بگذارد.
در حقیقت یکی از رشتههای جذابتر بحث، چیرگی نظرات مردان است. شاید باید راجع به این حرف بزنیم که چرا متخصصین مرد باید پارامترهای لذت زنان را تعیین کنند.
خشکی و موفق نشدن
سیگموند فروید یکی از اولین کسانی بود که به کندوکاو قارهی تاریک سکشوآلیتی زنان پرداخت. او علام کرد که اورگاسم کلیتورال “نابالغانه و ابتدایی است”. او گفت که یک زن تنها زمانی میتواند ادعای بلوغ جنسی کند که اورگاسم واژینال را تجربه کند و باید “دول فلج” خود را که همان کلیتوریس باشد، فراموش کند. به زعم فروید و بسیاری از مریدانش، ناتوانی در رسیدن به اورگاسم واژینال، نشانهای از خشکی زن یا زن واقعی نبودن تلقی میشد. این شکست به مشکلات عصبی عمیق پیوند میخورد.
فشار زیادی روی زنان بود. برای “طبیعی و بالغ بودن” زنان باید در طی سکس به اورگاسم میرسیدند و هنگامی که نمیتوانستند به زمینهای مقدس پاسخ جنسی پا بگذارد، تشخیص اختلال جنسی برای نسلهای پیاپی داده میشد. بسیاری احساس بیعرضگی کردند، بدنهایشان آنها را ناامید کرده بود.
طبیعی بود که در چنین شرایطی، ادای اورگاسم شدن درآوردن، عرف سکس شد. هیچکس نمیخواست که شریکش فکر کند او یک “زن واقعی” نیست.
بزرگداشت اورگاسم کلیتورال
سپس سکسولوژیستهای آمریکایی، “ویلیام مسترز”و ” ویرجینیا جانسون” پا به عرصه گذاشتند. با مشاهدهی سکس کردن زوجین در آزمایشگاه در دههی شصت، آنها به این نتیجه رسیدند که اورگاسم زنان از کلیتوریس شروع شده و به واژن کشیده میشود.
هر لذتی که زنان طی دخول تجربه میکردند، بخاطر ارتباط بین کلیتوریس و واژن است. آنها “خشکی و عدم انعطاف” را نتیجهی تکنیکهای جنسی ضعیف دانستند، نه دمدمی مزاجی زنان نسبت به نقش اجتماعی خود. و اینکه زنان برخلاف مردان، قادر به اورگاسمهای متعدد بودند.
فمینیستها در دههی شصت، این تحقیق را با خوشحالی پذیرفتند و اورگاسم کلیتورال را نشانهی زنی آزاد دانستند. بعضی از این همپا فراتر گذاشتند: حال که دخول به نمادی از سرکوب زنان تبدیل شده بود و برای لذت جنسی هم ناکارآمد بود، زنان به طور کلی باید از دخول اجتناب میکردند.
موضوع بحث فمینیستها هنگامی داغ شد که “شر هایت”روی جلد مجلهی تایم در سال ۱۹۸۷ ظاهر شد. او با ۱۸۴۴ زن آمریکایی مصاحبه کرده و اعلام کرده بود که اورگاسم زنانهی “واقعی” کلیتورال است. به نظر میرسید که انقلاب جنسی زنانه توسط زنان،همان هنگام که برای لذت جنسی خود سخن راندند، به پیروزی رسید.
واکنش شدید مردان
سپس پسزنی اجتناب ناپذیر مردان از راه رسید. در سالهای اخیر، تحقیقات جنسی متعددی به انجام رسیده تا ثابت کند که اورگاسم واژینال برتر است و نقش آلت تناسلی در ایجاد آن اهمیت به سزایی دارد.
انعکاس گفتههای فروید را شاهد هستیم. به ما میگویند که تنها را برای رسیدن زنان به رضایت جنسی در زندگی و رابطه، اورگاسم واژینال و سلامت روان است.
زنانی که اورگاسم واژینال ندارند، فاقد ثبات احساسی، دارای مکانیزمهای دفاعی نابالغ و هوش احساسی پایین هستد. ظاهرا، شما از روی راه رفتن یک زن میتوانید تشخیص دهید که او تاریخچهای از اورگاسمهای واژینال را در سوابقش دارد. یعنی تا این حد مساله وابسته به اصلیت وجودی اوست.
پس طبق نظر این محققان، چه چیزی باعث اورگاسم واژینال میشود؟ این عامل، تحریک کلیتوریس در طی نزدیکی نیست. بلکه یک آلت بلند است که خود امتیازی تکاملی برای مردان دارای این موهبت محسوب میشود. یا دخول طولانی مدت که گویا از معاشقه خیلی بهتر است و ایدهآل ترین شرایط هم اورگاسمهای همزمان است.
آیا تعجب میکنید اگر بگویم این تحقیقات مردمحور تماما توسط مردان به انجام رسیده است؟ آیا علاقهشان به اورگاسم واژینال احتمالا ارتباطی به نگهداشتن جایگاه کیر به عنوان نقش اول سکس، ندارد؟
به هر حال، برای مردان دگرجنسگرا اورگاسم کلیتورال کمی اندوهناک است. زنان میتوانند به همان کارآمدی که با مردان به لذت میرسند (وقتی کیر برای ارضایشان غیرضروری باشد)، خودشان به خودشان لذت بدهند (یا با یکدیگر حال کنند). انگشتان یا بوی یک مرد مهمتر میشوند. برخی از زنان دگرجنسگرا اهمیت بیشتری برای این فاکتورها نسبت به سایز کیر قائل هستند.
دیدگاه زنان
از دید زنانه، کل این بحث تا حدودی نامربوط است.
برخی زنان از دخول واژنی لذت میبرند (با آلت یا انگشت) و در نتیجه لذت قابل توجهی دریافت میکنند. سایرین دوست دارند لمس شوند، از ویبراتور استفاده کنند یا سکس دهانی بگیرند. تعداد کمتری که خوش شانسترند، در خواب ارضا میشوند، بدون هیچ تحریک فیزیکی. و برخی هم ترجیح میدهند به جای سکس، یک فنجان چای بنوشند.
قسمت مخرب این موضوع بحثبرانگیز، اصرار بر تشابه همهی زنان باهمدیگر و اصرار بر داشتن نوعی از اورگاسم است.
بی توجه به چگونگی ارضا شدن، اورگاسم تجربهی به شدت لذتبخشی است و هیچ زنی را نمیشناسم که یک مدل از اورگاسم را “بالغانهتر” از نوع دیگر بداند. بیشترشان فقط دوست دارند که اورگاسم داشته باشند. حالا به هر طریقی.
منبع : https://theconversation.com/health-check-clash-of-the-orgasms-clitoral-vs-vaginal-32732